<-Text2->

عشق درکلام افلاطون

افلاطون گوید:عشق، واسطه انسان ها و خدایان است و فاصله آنها را پُر می کند.

همو گوید:عشق در همه کائنات جاری است.

او می گوید: عشق پیوند دهنده همه جهان است.[۱۶]

عشق در کلام مولاناآرامآرامزبان درازی

هرچه گویم عشق را شرح وبیان

چون به عشق آیم خجل باشم از آنفقط عشق اونم حقیقی نه مجازیش جز گشاد دل وهدایت نیست

عشق را بوحنیفه درس نگفت

شافعی را در او روایت نیست

عشق در کلام روزبهان بقلی فسایی

«عشق سیفی است که از عاشق سر حدوث برمی دارد. عشق کمالی است که از کمال حق است، چون در عاشق پیوندد، از صرف عبودیت و حدوثیت به جلال الهیت، ظاهر و باطنش ربّانی شود. ذکر موت بر ایشان روا نباشد. هر که به عشق حق زنده باشد دگر موت بر وی راه نیابد.» [۱۷]

عشق در کلام بایزید بسطامی

«هرکه را محبت حق بکشد دیت او دیدار حق است، و هرکه را عشق حق او را بکشد دیت او همنشینی با حق است.» (به نقل از عوارف المعارف، سهروردی)

تا رفت دیده و دل من در هوای عشق   بنمود جا به کشور بی منتهای عشق
وارسته گشت و صرفنظر کرد از دو کون   اینسان شود کسی که دهد دل برای عشق
ما راست عشق و هرکه به عالم جز این بود   بیگانه باشد او، نشود آشنای عشق
(به نقل از نامه دانشوران ناصری، جلد ۴)

[۱۸]

عشق در کلام شاه نعمت الله ولی

تن به جان زنده است و جان از عشق   در بدن روح ما روان از عشق
عشق داند که ذوق عاشق چیست   باز جو ذوق عاشقان از عشق
هرچه در کاینات موجود است   جُـود عشق است و باشد آن را عشق
عاشقان عشق را به جان جویند   عاقلان اند غافلان از عشق
نعمت الله که میر مستان است   می دهد بنده را نشان از عشق

[۱۹]

عشق در کلام جواد نوربخش

«صوفی در پیشگاه حق به تسلیم و رضا می ایستد که: من راضی به رضای توام و بدون آنکه هیچ گونه توقعّی داشته باشم از روی محبت به تو عشق می ورزم و در اندیشه پاداشی نیستم. برهمین اساس است که عشق صوفیان نسبت به خدا بدون انتظار و چشم داشت و برکنار از ترس و وحشت است که صوفی خواست و تمنّایی ندارد و قهر و جفای او را همان اندازه می پسندد که وفایش را، معدودی از صوفیان در طریق عشق و دوستی به مرحله ای رسیده اند که در معشوق (حق) فنا شده اند و مولانا در حقشان فرموده است:

جمله معشوق است و عاشق پرده ای   زنده معشوق است و عاشق مرده ای

[۲۰]

«عشق نتیجه محبت حق است و محبت صفت حق، اما در حقیقت محبت صفت ارادت حق است که از صفات ذات می باشد. چون عشق به عام تعلق گیرد، آن را ارادت گویند، و آفرینش موجودات نتیجه آن ارادت است. چون به خاص تعلق گیرد، آن را رحمت گویند، چون به اخص تعلق گیرد، آن را نعمت گویند و این نعمت ویژه انسان است و مرتبه تمامی نعمت منعم». [۲۱]

اساس آفرینش
بی عشق جهان بلاست یکسر   ناکامی و ابتلاست یک سر
آن کس که به عشق آشنا نیست   بیگانه به چشم ماست یک سر
عشق است اساس آفرینش   هرچیز از آن به پاست یک سر
بی عشق حیات هیچ و پوچ است   بیهوده و نارواست یک سر
هر دل که نسوزد از غم عشق   جای هوس و هواست یک سر
گر اهل دلی به عشق رو کن   نا سوخته دل بلاست یک سر
عمری دل نوربخش با عشق   آسوده ز ماسواست یک سر
دیوان نوربخش (جواد نوربخش)

 

ندای عشق
ماییم در سراچه هستی گدای عشق   خدمتگزار عالم و آدم برای عشق
از پا فتاده ایم مگر حق مدد کند   تا طی کنیم راه وصالش به پای عشق
در مردم زمانه صفایی ندیده ایم   خو کرده ایم از دل و جان با صفای عشق
با پای بی نشانی و با حال بی خودی   شاید رسیم در حرم کبریای عشق
در کشتی امید به گرداب حیرتیم   ما را مگر نجات دهد ناخدای عشق
از ما مپرس مسئله کفر و دین دگر   کفر است در طریقت ما ماسوای عشق
از ملک عقلِ خیره بشدّت دلم گرفت   ای بخت همّتی که پرم در هوای عشق
در خانه من و تو بجز دردسر نبود   باید پناه برد به دولتسرای عشق
ای نوربخش گوش سر خویش را ببند   تا بشنوی به گوش دل خود ندای عشق
دیوان نوربخش (جواد نوربخش)

عشق در نزد غربی ها و مقایسه آن با نظر صوفیه

« عشق در ذهن غربیان معمولاً به عنوان کششی تلقی می شود که موجب محبت انسان به همنوعان او می گردد و در نوع عالی آن باعث جلب افراد انسان به سوی حقیقت می باشد. از نظر غربی ها عاشق باید بیاموزد که چگونه دوست داشته باشد. اما این نحوه تلقی برای صوفیه بسیار ابتدایی است. عشق برای صوفی از جمله عواطف نیست، بلکه جذبه ای است الهی. در تصوف وقتی صحبت از عشق الهی به میان می آید منظور کششی است که از جانب حق متوجه صوفی می شود و صوفی را به حق می کشاند. بنابراین تآکید نه بر کوشش عاشق بلکه بر کشش حق است. به همین دلیل صوفیه گفته اند که: عشق آمدنی است و مانند سیلی است خروشان، و صوفی منتظر است تا این سیل در رسد و او را با خود ببرد. به قول مولوی:

عاشقان در سیل تند افتاده‌اند   برقضای عشق دل بنهاده اند
<

[۲۲]




آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








<-Text3->